ادامه مطلب

طبقه بندی: دانستنی ها, زندگی نامه ائمه,

تاريخ : جمعه 27 شهريور 1394 | 13:56 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]

حضرت معصومه عليها السلام

حضرت معصومه عليها السلام در اول سال 173 هجري قمري در مدينه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و مادرش حضرت نجمه بود كه به علت پاكي و طهارت نفس به او طاهره مي گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگي و در روز دوازدهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در قم به شهادت رسيد كه امروز بارگاه ملكوتي و مرقد مطهرش همچون خورشيدي در قلب شهرستان قم مي درخشد و همواره فيض بخش و نورافشان دلها و جانهاي تشنه معارف حقاني است.

ويژگيهاى حضرت معصومه (س)
هادى دانشور
تعداد امامزادگان شايسته تعظيم و تجليل در «دار الايمان قم‏»كه بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سايبان هست ‏به چهارصد نفرمى‏ رسد.
در ميان اين چهار صد اختر تابناكى كه در آسمان قم نورافشانى ‏مى ‏كنند، ماه تابانى كه همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاك شفيعه محشر، كريمه اهل‏بيت ‏پيغمبر(عليهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏ باشد.
پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس ‏الرجال مى‏ نويسد: «درميان فرزندان امام كاظم(ع) با آن همه كثرتشان بعد از امام ‏رضا(ع)، كسى همسنگ حضرت معصومه(س) نمى‏ باشد.


محدث گرانقدر حاج شيخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بن‏ جعفر(ع)، مى ‏نويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه ‏بنت امام موسى(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.
بررسى ‏شخصيت‏ برجسته و فضايل گسترده حضرت معصومه(س) در اين صفحات‏ نمى ‏گنجد.

در ادامه مطلب به برخى از ويژگيهاى آن خاتون اشاره مى‏ كنيم


ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : سه شنبه 20 مرداد 1394 | 17:51 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]
اميرمؤمنان على عليه ‏السلام پيشواى بزرگ اسلام و امام اول شيعيان جهان در سال چهلم هجرى يعنى سى سال بعد از رحلت پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم چشم از اين دنياى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى اين جهان به ملكوت اعلى بال و پر گشود.


به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن عليه‏ السلام و امام حسين عليه‏ السلام، بدن مطهر او را در زمين مرتفعى كه عرب به آن «نجف‏» مى‏ گويد، مدفون ساختند. بدون اينكه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) كجاست.


آرى على عليه ‏السلام شخصيت عالي قدرى كه با زور بازوى وى كمر كفر و سطوت شرك و بت پرستى در هم شكست و با جانبازيهاى مردانه ‏اش، تعاليم اسلام در سراسر عربستان گسترش يافت و مردم به دين خدا گرويدند، بواسطه كينه ديرينه‏ اى كه دشمنان از وى بدل گرفته و در سينه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى كار آمدن وى نگران و ناراضى بودند كه اگر دستى به قبر او پيدا مى ‏كردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمى‏ نمودند.

از اين رو مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرين و عده ‏اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهايى كه دست مى ‏داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاك شاه مردان را زيارت مى‏ كردند.


ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : جمعه 16 مرداد 1394 | 17:48 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]

حضرت ابراهیم؛ هیچ فرزندی از سارا خاتون نداشت و تمایل داشت که از او فرزند صالحی داشته باشد.

رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِی. (الصافات/۱۰۰)
ـ یعنی حضرت ابراهیم فرمود: ـ خدایا فرزند صالحی را به من بده.
روزی سارا خاتون به حضرت ابراهیم فرمود از این جهت که قیم بودن من نمایان است و به خاطر اینکه تو نیز بی‌فرزند نباشی من به شما رضایت می‌دهم که هاجره‌ خاتون را به عقد خود درآوری تا از او فرزندی داشته باشی.

حضرت ابراهیم؛ و هاجره‌خاتون با هم ازدواج کردند و هاجره‌خاتون حامله گردید بعد از گذشت زمان معمول وضع حمل کرد و پسری زائید و او را به نام اسماعیل نامگذاری کردند. در این هنگام حضرت جبرئیل آمد و برای حضرت ابراهیم؛ وحی آورد که هاجره‌خاتون و پسرش را اسماعیل به ولایت حجاز ببرد و حضرت ابراهیم؛ به فرمان خداوند آنها را به محل بیت‌الله‌الحرام در حجاز برد. وحی آمد که ای ابراهیم؛ آنها را در اینجا بگذار و حضرت ابراهیم؛ آنها را در آنجا گذاشت و خودش به طرف فلسطین برگشت.

.رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ .(ابراهیم/۳۷)

حضرت ابراهیم هنگام مفارقت و جداشدن از هاجره‌خاتون همسرش و اسماعیل پسرش فرمود: پروردگارا من بعضی از فرزندانم را به فرمان تو در یک سرزمین بدون کشت و زرع در کنار خانه تو که تجاوز و بی‌توجهی نسبت به آن حرام ساخته‌ای سکونت داده‌ام، خداوندا تا اینکه نماز را بر پای دارند پس چنان کن که دل‌های گروهی از مردمان برای زیارت خانه‌ات متوجه آنان گردد و ایشان را از میوه‌ها و محصولات سایر کشورها بهره‌مند فرما شاید که از الطاف و عنایات تو با نماز و دعا سپاسگزاری کنند.


ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : يکشنبه 28 تير 1394 | 18:33 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]

داستان فرزندان آدم

«داستان دو پسر آدم (قابیل و هابیل) را چنان‌که هست، برای یهودیان و دیگر مردم بخوان (تا بدانند عاقبت گناه‌کاری و سرانجام پرهیزگاری چیست). زمانی که هر کدام عملی برای تقرّب (به خدا) انجام دادند. اما از یکی (که مخلص بود و هابیل نام داشت) پذیرفته شد، ولی از دیگری (که مخلص نبود و قابیل نام داشت) پذیرفته نشد. (قابیل به هابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کُشت. (هابیل بدو) گفت: (من چه گناهی دارم؟) خدا (کار را) تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد.* اگر تو برای کشتن من دست دراز کنی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم، آخر من از خدا (یعنی) پروردگار جهانیان می‌ترسم.* من می‌خواهم (تو) با (کوله‌بار) گناه من و گناه خود (در روز رستاخیز به سوی پروردگار) برگردی و از دوزخیان باشی و این سزای (عادلانه‌ی خدا برای ستمگران) است.*

پس نفس سرکش او تدریجاً کشتن برادرش را در نظرش آراست و او را مصمّم به کشتن کرد و (عاقبت به ندای وجدان گوش فرا نداد و) او را کشت و از زیان‌کاران شد (و هم ایمان و هم برادرش را از دست داد).* (بعد از کشتن نمی‌دانست جسد او را چه کار کند) پس خداوند زاغی را فرستاد (که زاغ دیگری را کشته بود) تا زمین را بکاود و بدو نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند. (هنگامی که دید آن زاغ چگونه زاغ مرده را در گودالی که کند، پنهان کرد) گفت: وای بر من! آیا من نمی‌توانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟ پس (سرانجام از ترس رسوایی و بر اثر فشار یا عذاب وجدان از رفتار و کردار خود پشیمان شد و) از زمره‌ی افراد پشیمان گردید. (مائده/ ۳۱-۲۷)
در حدیثی که هم مسلم و هم بخاری آن را روایت کرده‌اند، آمده که فرمود: «هر کسی که به ناحق کشته شود، به نوعی پسر آدم (قابیل) در گناهش شریک است؛ چون او اولین کسی بود که روش قتل و کشتن انسان را ابداع کرد.»


ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : چهارشنبه 24 تير 1394 | 10:15 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]

حضرت علي اکبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره مي باشد. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزیست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول ، خويش خوي رسول ، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى نگريست تا آنجا که پدر بزرگوارش مي فرمايد :" هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى شديم به چهره او مى نگريستيم "؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت: " اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه..."

حضرت علي اکبر در كربلا حدود 25 سال داشت.برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه "قصر بنى مقاتل" گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى " انا لله و انا اليه راجعون " گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم فرمود:چرا. پس گفت: "فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين " پس باكى از مرگ در راه حق نداريم.



ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : جمعه 8 خرداد 1394 | 13:21 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]

تاریخ ولادت

امام رضا(ع) هشتمین امام شیعیان، از سلاله پاک رسول خدا(ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرّم اسلام است. بنابر نظر مشهور مورّخان امام رضا(ع)، در یازدهم ذی قعده سال ۱۴۸ هـجری قمری در مدینه منوّره متولّد شد.

نام و القاب

نام مبارکشان «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و... هستند،اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر و مادر

پدر بزرگوار امام رضا(ع)، امام موسی کاظم(ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال ۱۸۳ ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند.

مادر گرامی امام رضا(ع) نجمه نام داشت. البته نام های دیگری نیز برای مادر گرامیشان ذکر کرده اند


ادامه مطلب

طبقه بندی: زندگی نامه ائمه,

تاريخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394 | 19:12 | نویسنده : بتول زارعی | [cb:post_comment_text] [cb:post_comment_count]
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • کمیاب98